طاقت شکن شکنندۀ طاقت، آنچه تاب و توان را از بین ببردشکنندۀ طاقت، آنچه تاب و توان را از بین ببرد تصویر طاقت شکن فرهنگ فارسی عمید
طاقت شکن توانشکن آن که طاقت و شکیب ببرد آنچه که تاب و توان بزدایدتوانشکن آن که طاقت و شکیب ببرد آنچه که تاب و توان بزداید تصویر طاقت شکن فرهنگ لغت هوشیار